اطلاع از بروز شدن
جمعه 94 اردیبهشت 25
امروز در صفحهی اینستاگرامم نوشتم کتاب این روزهای من کتاب «علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب احادیث» نوشتهی آیه الله زین العابدین قربانی است که خود ایشان توسط دوستی به عنوان هدیه برایم فرستادند.
نوشتم از دیشب تا حالا 70 صفحهی آن را خواندهام و برایم دوره و یادآوری مفیدی است از مجموع مباحث حدیث شناسی که از کتابهای استاد فرزانه مرحوم علامه سید مرتضی عسکری بهره بردهام.
یکی از دوستان در کامنتی خواسته بود که در مورد موضوع بیشتر توضیح دهم؛ ولی از آنجا که در اینستاگرام محدودیت فضا وجود دارد، اینجا توضیحی مختصر میدهم:
اصل موضوع این است که حدیث، جایگاه بسیار مهمی در فهم و درک معارف دینی دارد و هرگز نمیتوان بدون توجه به احادیث وارده از پیامبر اکرم و امامان معصوم علیهم السلام به ماهیت و حقیقت اسلام دست یافت.
به خاطر همین جایگاه مهم و راهبردیِ حدیث است که میبینیم از یک سو پیامبر و اهل بیت به حفظ و پاسداشت آن سفارش کردهاند و از سوی دیگر معاندان اسلام و غرضورزان، آن را مطمح نظر قرار دادهاند تا به اهداف شومشان در تشویه چهرهی دین و آمیختن حق با باطل برسند.
از کتمان و منع نشر حدیث در دورهی اول خلفای اسلامی گرفته تا تحریف و حدیث سازی در دورههای بعد، همه و همه نشانگر آن است که احادیث اسلامی بسیار مورد تاخت و تاز قرار گرفته است. گاهی برای حمایت از حاکمان غاصب، احادیثی جعل شده و گاهی برای کتمان حقانیت گروهی دیگر، احادیثی به عمد مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است. بدون تردید این تلاشها برای ترویج عقاید نادرست و تحریف واقعیتها و حقایق اسلامی و آمیختن حق و باطل بوده است تا اسلام ناب به دست مردم نرسد و معاندان در ازای جهل مردم از واقعیتها به اهداف خود برسند.
علامهی امینی در کتاب شریف «الغدیر» از 43 راوی که گاهی تا صد هزار حدیث جعل کردهاند، حدود 408684 روایت جعلی نقل میکند.
وی مینویسد: از اینکه ابو داوود از میان پانصد هزار حدیث، تنها4800 حدیث؛ و بخاری از میان ششصد هزار حدیث، 2762 حدیث؛ و مسلم از سیصد هزار حدیث، 4000 حدیث؛ و احمد بن حنبل از هفتصد و پنجاه هزار حدیث، 30000 حدیث؛ و احمد بن فرات از یک ملیون و پانصد هزار حدیث، تنها 300000 حدیث در صحاح و سنن خود نقل کرده و صحیح دانستهاند، به خوبی معلوم میشود که بساط جعل حدیث تا کجا رونق داشته است.
علامهی عسکری در کتاب ارزشمند «صد و پنجاه صحابی ساختگی» ضمن بررسی فاجعهی حدیث سازی به ارائهی نموداری از حدیث سازان پرداخته و فردی به نام سیف بن عمر تمیمی را معرفی میکند که به تنهایی حدود صد و پنجاه صحابی که اصلاً وجود خارجی نداشتهاند ساخته و هزاران حدیث جعلی از آنها وارد حوزهی فرهنگی اسلام نموده که مورد استفادهی نویسندگان معروفی چون بغوی، ابو نعیم، ابن عبدالله، ابن اثیر، ذهبی، ابن حجر، خطیب بغدادی، ابن عساکر، ابن بدران، دارقطنی، ابن حزم، سمعانی، رازی، حموی، ابو مخنف، نصربن مزاحم، طبری، ابن کثیر، ابن خلدون، سیوطی، ابوالفرج اصفهانی، متقی هندی، ترمذی و... قرار گرفته است.
محمود ابو ریه، نویسنده و دانشمند اهل سنت در دو کتاب ارزشمند خود «اضواء علی السنه المحمدیه» و «شیخ المضیره» افرادی از قبیل کعب الاحبار، وهب بن منبه، ابن جریح، ابوهریره و... نام میبرد که به ظاهر اسلام آورده بودند، اما از هر موقعیتی برای تخریب اسلام و جعل احادیث بی اساس و داخل کردن مسائل دروغ و اسرائیلیات در متن اسلام بهره میگرفتند.
وی مینویسد: بعضی از این حدیث سازان مانند ابوهریره با آنکه بیش از یک سال و نه ماه مصاحبت رسول خدا را درک نکرده، تنها بقی بن مخلد در مُسند خود 5374 حدیث از او نقل کرده است. به خاطر همین زیاده گویی و جعل حدیث توسط ابو هریره بود که خلیفهی دوم دو بار او را تازیانه زد و سرانجام او را تهدید به تبعید نمود و علی بن ابی طالب علیه السلام او را اکذب الناس علی رسول الله میدانست.
با این همه جای تعجب و تاسف است که فردی مانند بخاری در صحیح خود 446 حدیث از او نقل میکند در حالی که از علی علیه السلام با آنکه همواره با پیامبر بوده است و به اعتراف همگان، هیچیک از صحابه همسان او در علم نبوده، تنها حدود 20 حدیث نقل کرده است.
بگذریم بحث را مفصل نکنم. آنچه مهم است اینکه اهل سنت تا اوائل قرن دوم، به خاطر ممانعت حکومت خلفا از ترویج و نشر حدیث، اصلاٌ به فکر تدوین و نقل حدیث نبودهاند و تنها پس از آزادی نقل حدیث توسط عمر بن عبدالعزیز اموی در دههی اول قرن دوم تدوین حدیث را آغاز کردهاند. آنها خود اولین تدوینگر حدیث را ابن جریح میدانند که در سال 150 هجری وفات کرده است، در حالی که به استناد تاریخ، امام علی و فاطمه و فرزندان و شاگردان مکتب آنها از زمان خود پیامبر تا زمان امام باقر و امام صادق علیهم السلام به تدوین حدیث و نگارش کتب روایی، تفسیری و کلامی پرداخته و کتابهای ارزشمندی از خود به یادگار گذاشتهاند. علاوه بر آن آنچه را که علمای اهل سنت تدوین کردهاند، به خاطر عدم رواج علم حدیث و بررسیهای شیعهگونِ حدیث شناسی، حاوی احادیث جعلی و دروغین فراوانی است که غالب آنها دست ساز بنی اسرائیل است و بنی اسرائیل در تحریف و کتمان حقایق الهی، سررشتهای به طول تاریخشان دارند.
میدانیم که شش نفر از راویان و تدوینگران معتبر حدیث در میان اهل سنت، اقدام به تالیف کتابهایی با عنوان «صحیح» کردهاند که از آنها به صحاح سته یاد میشود. این یعنی که هر کدام از این دانشمندان احادیثی را که صحیح میدانستهاند، در کتابهایشان آوردهاند. عدهای دیگر نیز کتابهای حدیثی با عنوان «سنن» و «مُسند» دارند که احادیث قابل استناد و مورد اعتماد خودشان را در آن جمعاوری کردهاند. جالب است که در همین کتابها هم بسیاری از احادیث جعلی و دروغین وجود دارد که به خاطر عدم رواج علم حدیث به عنوان یک رشتهی علمی و علم اساسی در میان آنهاست.
البته در کتابهای روایی شیعه نیز احادیث غیر صحیح فراوانی وجود دارد، اما در شیعه، علم حدیث که سابقهای به بلندای مکتب شیعی دارد، عهدهدار شناسایی احادیث درست و صحیح و قابل استناد از احادیث جعلی و دروغین و تحریف شده است. دانشمندان شیعی در به دست آوردن متدلوژی و روشی که احادیث دست ساز فتنهگران داخلی و دشمنان خارجی از جمله یهودیان و بنی اسرائیل ـ که در علم حدیث به اسرائیلیات شناخته شده است ـ استخوان ترکاندهاند و در این علم پیشگام همهی فرقههای اسلامی بودهاند و به خاطر همین است که معتقدیم شیعه در درک اسلام ناب و ماهیت واقعی دین و نیز احکام اسلامی بر مبنای آنچه پیامبر و امامان معصوم بیان کردهاند، موفقتر از اهل سنت بوده است.
خلاصه آنکه موضوع و مباحث استخوانخردکنِ علم حدیث، غالباً در چهار بابِ مفصل و علمی روایه الحدیث، فقه الحدیث، رجال الحدیث و در نهایت درایه الحدیث تدوین شده که شاید علمای اهل سنت هم در آنها دستی داشته باشند، اما عمدتاً اختصاصی علمای شیعه و تخصص آنهاست.
اگر فرصتی بود و خداوند توفیق داد، در بارهی هرکدام از این جهات و موضوعات و مباحث آنها خواهم نوشت.